چند ماهی می شود که کارشناسان نسبت به بحران، توقف و ورشکستگی در نظام بانکی هشدار می دهند.
خراسان/ به عنوان مثال خردادماه امسال مرکز پژوهش های مجلس با بررسی وضعیت ترازنامه بانک ها اعلام کرد که وضعیت نظام بانکی بحرانی شده است و سرمایه بانک ها دیگر تکافوی مطالبات غیر جاری را نمی دهد. خبرگزاری فارس نیز ابتدای آبان ماه گزارش داد که سود خالص بانک های بورسی از سال 92 تا 94، در خوش بینانه ترین حالت، 61 درصد کاهش یافته است. در این میان غیر شفاف بودن صورت های مالی بانک ها و فزونی یافتن مطالبات معوق یکی از عوامل بروز این پدیده عنوان می شود. موضوعی که حساسیت بانک مرکزی را برانگیخته و منجر به توقف نماد های بانک های بورسی برای اصلاح و شفاف سازی صورت های مالی شده است. هم اینک نیز رئیس کل بانک مرکزی از اتمام سامانه جدید نظارتی بانک مرکزی تا پایان آذرماه خبر داده و تاکید کرده است که بانک ها باید خود را با استاندارد های روز دنیا تطبیق دهند. در این گزارش، نگاهی به زمینه های این تصمیم بانک مرکزی خواهیم داشت.
دو نما از هشدار مرکز پژوهش های مجلس برای بحران نظام بانکی
یکی از مهم ترین زنگ های خطر وجود بحران در نظام بانکی را مرکز پژوهش های مجلس در خردادماه امسال به صدا در آورد. این مرکز، با بررسی اطلاعات ترازنامه بانک ها و موسسات مالی فعال در نظام بانکی در سال های اخیر بر وجود بحران در نظام بانکی تصریح کرد. عمده بار این بحران بر دوش مطالبات معوق است. بر این اساس، یک شاخص مهم نسبت مطالبات معوق نظام بانکی به کل سرمایه بانک ها بوده که طی سال های 92 تا 94، از 1.2 به 1.3 افزایش یافته است و به این معناست که در صورت سوخت شدن این مطالبات، سرمایه بانک ها هم تکافوی آن را نمی دهد. این مرکز تبعات چنین وضعیتی را این چنین برشمرده بود که در این صورت سرمایه بانک ها در معرض تحلیل و سوخت شدن قرار می گیرد. لذا در این حالت بانک ها وارد یک عملیات بدون سرمایه می شوند. به طوری که تعهدات بانک از محل سپرده های جدید پرداخت شده و دارایی های بانک به صورت شکننده افزایش می یابد. شناسایی سود غیرواقعی و پرداخت سود در این حالت ریسک اعتباری و نقدینگی بانک را به شدت افزایش می دهد. غالباً برمبنای حسابداری تعهدی ما به ازای مطالبات معوق، سود محاسبه می شود و بانک آن را به عنوان سود محقق شده پرداخت می کند که این امر به شدت ریسک بانک را افزایش می دهد و کیفیت دارایی ها در ترازنامه بانک را تضعیف می نماید؛ به عبارتی درآمدی که اساساً تحقق آن با تردید مواجه است در صورت سود و زیان بانک به عنوان عامل مثبت افزایش تلقی شده و براساس آن سهام بانک نیز در بازار بورس تعدیل مثبت خواهد داشت که این خود ریسک سیستماتیک بزرگی را برای بخش بانکی و بازار سرمایه ایجاد می نماید از سوی دیگر اطلاعات گزارش این مرکز نشان می داد که طی سال های 92 تا شهریور 94، «مجموع سهم بدهی های معوق و خالص بدهی دولت» از کل تسهیلات نظام بانکی، از 21.3 در سال 92 به 22.7 در شهریور 94 افزایش یافته است که به معنی تشدید انجماد دارایی های بانکی طی این مدت است. این گزارش، فشار دولت برای تامین مالی از طریق سیستم بانکی را یکی از عوامل زمینه ای بروز این پدیده عنوان کرده بود.
وضعیت قرمز صورت های مالی 16 بانک بورسی
اما آبان ماه امسال بود که خبرگزاری فارس با بررسی صورت های مالی 16 بانک بورسی، از روند نزولی سود اکثر بانک ها در یکی دوسال اخیر خبر داد. بنا بر این گزارش، از سال 92 تا 94، این کاهش سود، حداقل 61 درصد بوده است. این خبرگزاری در گزارشی دیگر نشان داده بود که بانک ها در سال گذشته، 95 درصد از هر آن چه که از محل اعطای تسهیلات، وجه التزام و سود حاصل از سپرده گذاری و سرمایه گذاری به دست آورده اند را به سپرده گذاران اختصاص داده اند.
بدهی های فزاینده دولت به بانک ها و بانک ها به بانک مرکزی
از سوی دیگر تازه ترین آمار های بانک مرکزی در خصوص وضعیت نظام بانکی تا پایان مهرماه امسال نیز بیانگر تداوم بدهی دولت به بانک ها و بانک ها به بانک مرکزی است. بر این اساس، مجموع بدهی بخش دولتی در پایان مهر ماه سال 95 به 142 هزار و 350 میلیارد تومان رسیده که در بازه زمانی یک ساله منتهی به مهر ماه 29 درصد و در 7 ماهه اول امسال 16.8 درصد رشد داشته است. بدهی بانک ها به بانک مرکزی نیز به 98 هزار و 190 میلیارد تومان رسیده که در یک سال اخیر 15.5 درصد و 7 ماهه اول امسال 17.6 درصد افزایش یافته است. بدهی دولت به بانک ها را می توان منجر به قفل شدن برخی منابع بانکی دانست که این منابع را از چرخه تسهیلات دهی بانک ها به عنوان مهم ترین منبع درآمدی آن ها خارج می کند. بدهی بانک ها به بانک مرکزی را نیز می توان بیانگر کمبود منابع و در نتیجه استقراض آن ها از بانک مرکزی عنوان کرد که چون معمولاً با نرخ های بالایی صورت می گیرد، هزینه تامین مالی بانک ها را بالا می برد.
بانک ها چگونه به بحران رسیدند؟
اگر چه در گزارش های تحلیلی، عمدتاً فشار دولت به بانک ها یکی از عوامل بروز کسری منابع بانکی عنوان می شود، اما باید عدم شفافیت در صورت های مالی بانک ها که سبب پوشیده ماندن این وضعیت بحرانی شده است را نیز از دیگر عوامل تشدید این پدیده دانست. به طوری که به گزارش مهر به نقل از درودیان کارشناس مسائل بانکی، مدیران بانکی مایل نبودند حجم واقعی زیان های خود را در برابر سهامداران و افکار عمومی شفاف کنند. در تشریح ابعاد دیگر این موضوع، رنجبر فلاح، مدیر عامل اسبق بانک تجارت در این زمینه گفته است که بعضاً بانک ها سعی کرده اند در صورتی که در یک سال به دلایلی سودی به دست نیاوردند، با فروش دارایی یا اقدام دیگر سود به سهامدار بدهند. به گفته وی، سود سازی برخی بانک ها با معاوضه زمین با یکدیگر از دیگر حربه های بانک ها برای پوشش زیان خود بوده است. به عنوان مثال در سال های گذشته، بعضاً بانک ها به دلیل رکود بازار، بخشی از زمین های خود را با یکدیگر به نرخ روز معاوضه کردند تا تفاضل قیمت روز و قیمت دفتری را به عنوان قیمت روز شناسایی کنند. فزونی گرفتن پرداخت سود سپرده ها از سود دریافتی از تسهیلات نیز از دیگر عوامل بوده است تا تمایل به شفافیت در بین بانک ها کاهش یابد. وی با بیان این که پرداخت سود قطعی به جای سود علی الحساب، سود بانک ها را بلعیده است، گفته است: اغلب بانک ها به لحاظ میزان دارایی ورشکسته نیستند اما از نظر مقررات مالی ورشکسته هستند. وی امکان نقد شوندگی پایین دارایی های بانک ها با توجه به رکود فعلی را معضل دیگری بر سر راه پوشش زیان انباشته بانک ها عنوان کرده است.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.